ایلیا و بابابزرگ
ایلیا جونم امروز ناهار رو همگی خونه بابابزرگ اینا بودیم. خاله اینا از تهران اومده بودم.من دوست داشتم ازت عکس بگیرم ولی تو همش میخواستی بپری بغل بابابزرگ و اصلا حواست به من نبود کلی واست میو میو کردم تا منو هم نگاه کنی ...
نویسنده :
مامانی و بابایی
23:15
عکس های جدیدی از ایلیا جونم
سلام به همه دوستان من باز رفته بودم غیبت صغری ایلیا جونم بزرگ شده اقا شده خوشگل و ناز شده فداش بشم من. تازه دیروزم 6 ماه شو تموم کرد منم اومدم سرکار از ایلیا جونم جدا شدم. ایلیا نمی دونی چقدذ دلم برات تنگ میشه واسه خنده هات بفل کردنات فداتتتتتتتتت بشم مامانی جونم. اینم کلی عکس از ایلیای مامان ...